آخرین اخبار
کد مطلب: 78057
مي‌توانيم با تغيير طراحي در رآکتور اراک نگراني‌هاي طرف غربي را کاهش دهيم / در حال کار روي سانتريفيوژهاي پيشرفته هستيم
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 763
به گزارش سلام لردگان به نقل از باشگاه خبرنگاران، «علي‌اکبر صالحي» رئيس سازمان انرژي اتمي ايران در مصاحبه‌اي که امروز شبکه پرس‌تي‌وي منتشر کرد، توضيحاتي را در مورد ابعاد مختلف برنامه هسته‌اي ايران از جمله نيروگاه اراک ارائه کرده است.
 
وي همچنين از آمادگي ايران براي کمک به کشورهاي همسايه جهت بهره‌گيري از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي خبر داده است. مشروح اين مصاحبه در ادامه آمده است:
 
ايالات متحده امريکا مي‌گويد که توانسته است دست کم بخش‌هايي از برنامه هسته‌اي ايران را از کار بياندازد (پياده {dismantle} کند). نظر شما در اين باره چيست؟
 
در ابتدا اجازه دهيد از شما تشکر کنم و بگويم صحبت با شما مايه خرسندي است.
 
اگر شما در لغت نامه به واژه پياده کردن (dismantle) نگاهي بياندازيد، مي‌بينيد که اين واژه به معناي جدا ساختن قطعات يک سيستم و پياده کردن آنهاست. خوب، شما مي‌توانيد بياييد و ببينيد که آيا سايت، تجهيزات و تاسيسات هسته‌اي ما اينگونه شده‌اند يا خير.
 
تنها چيزي که ما به صورت داوطلبانه متوقف کرده‌ايم، توليد اورانيوم با غناي 20 درصد است و بس.
 
البته يک موضوع ديگر نيز وجود دارد که ما متعهد شده‌ايم انجام دهيم. ما ملتزم شده‌ايم که تجهيزات عمده نصب نکنيم؛ يعني اينکه در رآکتور آب سنگين 40 مگاواتي اراک تجهيزات عمده نصب نکنيم.
 
تاسيسات هسته‌اي به کار خود ادامه مي‌دهند. غني سازي ادامه دارد و به کار خود ادامه مي‌دهد. غني سازي 5 درصد اورانيوم ادامه دارد و آن سانتريفيوژهايي که غني سازي 20 درصد را متوقف کرده‌اند، اورانيوم با غناي 5 درصد توليد خواهند کرد. به عبارت ديگر، توليد اورانيوم 5 درصد غني شده افزايش پيدا خواهد کرد. کل فعاليت هسته‌اي ايران ادامه دارد.
 
سانتريفيوژهايي که براي توليد اورانيوم با غناي 20 درصد استفاده مي‌شدند، اورانيوم 5 درصد توليد خواهند کرد.
 
 آيا اين مسئله مانعي ديگر در مسير مذاکرات ايجاد خواهد کرد؟
 
خير. در اين رابطه قبلا توافق شده است.
 
در اين مورد توافق شده است؟
 
بله؛ سانتريفيوژهايي که غني سازي 20 درصد را متوقف کرده‌اند، اورانيوم با غناي 5 درصد توليد خواهند کرد.
 
سانتريفيوژهاي تحقيقاتي و نسل جديد که ايران ساخته است، چطور؟ براي آنها چه اتفاقي خواهد افتاد؟
 
سوال خوبي است. در واقع، بهترين بخش از طرح عملياتي مشترک، بخش تحقيقاتي است. روشن است که تحقيق و توسعه هيچ محدوديتي ندارد. ما در حال کار روي سانتريفيوژهاي پيشرفته خود هستيم. ما تعدادي سانتريفيوژ پيشرفته داريم که تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي هستند و مورد آزمايش قرار گرفته و گاز اورانيوم به آنها تزريق مي‌شود؛ البته نه براي انباشت بلکه براي آزمايش و تست.
 
به محض اينکه يک سانتريفيوژ ساخته مي‌شود، شما بايد اول آن را تست کنيد. همينکه اولين سانتريفيوژ را تست کرديد، دو سانتريفيوژ خواهيد داشت. آنها را با هم تست کنيد و 10 تا 20 سانتريفيوژ خواهيد داشت. سپس به رقم 50 و سپس 164 مي‌رسيد.
 
و اين سانتريفيوژها بايد براي مدتي در يک آبشار کار کنند. حدودا بايد دو سال اينگونه کار کنند تا اطمينان حاصل شود که اين سانتريفيوژها عملکرد خوبي دارند تا بتوان آنها را به صورت انبوه توليد کرد.
 
بگذاريد برگرديم به مسئله از کار انداختن برنامه هسته‌اي؛ آنطور که امريکا مي‌گويد. تا جايي که ما مي‌دانيم ايران 19 هزار سانتريفيوژ دارد. اين در اخبار آمده است. امريکايي‌ها مي‌گويند که توانسته‌اند عمليات نيمي از سانتريفيوژهاي ايران را متوقف کنند.سوال من اين است که همه اين 19 هزار سانتريفيوژ قبل از طرح عملياتي مشترک بودند و اکنون امريکا توانسته است به فعاليت نيمي از آنها پايان دهد؟
 
ببينيد؛ ما دو سايت غني سازي داريم. يکي در نطنز است و ديگر در فردو.
 
از 18 هزار سانتريفيوژ تقريبا 9000 تاي آنها کار مي‌کنند و داير هستند و ما داوطلبانه پذيرفته‌ايم که به 9 هزار تاي ديگر گاز تزريق نکنيم.
 
شما پيش از طرح مشترک نيز به آنها گاز تزريق نمي‌کرديد و بنابراين وضعيت تغييري نکرد؟
 
بله. اين يک تصميم سياسي بود که در دولت قبلي گرفته شد و اين تصميم همچنان پابرجاست.
 
بنابراين، عملا امريکايي‌ها در رابطه با تزريق گاز به اين سانتريفيوژها به چيزي دست نيافته‌اند؟
 
خير، فقط اينکه ما پذيرفتيم اين مهلت را تمديد کنيم و براي 6 ماه ديگر به اين سانتريفيوژها گاز تزريق نکنيم.
 
نيروگاه‌هاي هسته‌اي جديد چطور؟ شما قصد داريد مراکز جديد نيروگاه هسته‌اي در ايران بسازيد؟ مي‌دانيم که يک نيروگاه در بوشهر وجود دارد. شايد يک نيروگاه کافي نباشد.
 
بله ما نيروگاه اتمي بوشهر را داريم که يک نيروگاه اتمي 1000 مگاواتي‌ست. ايران تنها کشور در غرب آسيا محسوب مي‌شود که نيروگاه اتمي دارد.
 
ما در سال 1992 در دوران رياست جمهوري آقاي رفسنجاني با روس‌ها يک پروتوکل را امضا کرديم و روس‌‌ها متعهد شدند که يک نيروگاه 4 هزار مگاواتي ديگر در ايران بسازند.
 
ما در تلاشيم اين پروتوکل را اجرايي کنيم. ما اکنون در حال مذاکره با روس‌ها در مورد نيروگاه بعدي 4 هزار مگاواتي هستيم. هنوز در حال مذاکره در مورد شرايط آن هستيم. اميدواريم که سال آينده کار روي نيروگاه بعدي را آغاز کنيم. و البته تکميل چنين نيروگاهي با روس‌ها 7 الي 8 سال زمان خواهد برد.
 
شما شرکاي ديگري را در نظر داريد يا فقط روسيه است؟
 
در حال حاضر ما با روس‌ها به طور جدي در حال صحبت هستيم. اخيرا از برخي کشورهاي ديگر هم پيشنهادهايي داشته‌ايم.
 
مي‌توانم بپرسم از چه کشورهايي؟
 
خير چون تا وقتي نهايي نشده مايل نيستم به نام آنها اشاره کنم.
 
کشورهاي منطقه چطور؟ اگر به عنوان مثال امارات متحده عربي يا سعودي‌ها از شما بخواهند که به آنها در ساخت نيروگاه کمک کنيد، شما به آنها کمک مي‌کنيد؟
 
ما در داخل به شدت در تلاش هستيم تا نيروگاه بومي 360 مگاواتي خود را بسازيم. اما اين زمان مي‌برد و اولين تجرمه ماست.
 
اما اگر آنها خواستار کمک شوند، ما مي‌توانيم به آنها کمک کنيم. ما مي‌توانيم در بسياري از ابعاد مشاوران خوبي باشيم.
 
بنابراين، شما آماده کمک به آنها هستيد؟
 
صالحي: بله ما آماده‌ايم به آنها کمک کنيم. حتي در نصب تجهيزات نيز ما تجربه خيلي خوبي داريم.
 
کساني در غرب هستند که مي‌‎گويند اين تحريم‌ها بود که ايران را به پاي ميز مذاکره کشاند و آنها مي‌گويند شايد يک يا دو سال پيش ايران قصد مذاکره جدي نداشت ولي الان به مذاکرات جدي پايبند است. نظر شما در اين باره چيست؟
 
ما همواره پاي ميز مذاکرات حاضر بوده‌ايم. اين طرف مقابل است که گاهي اوقات پاي مذاکره حاضر و گاهي اوقات ناپديد مي‌شود. ما هرگز مذاکره با گروه 1+5 را رد نکرديم.
 
از همين رو، ما همچنان در همان مسيري که مدت‌ها پيش آغاز کرديم قدم بر مي‌داريم. ما به مذاکرات ادامه خواهيم داد.
 
ما ملتي تمدن ساز هستيم و همواره حسن نيت خود را نشان داده‌ايم اما اميدواريم که اين بار آنها نيز حسن نيت خود را نشان دهند.
 
اگر آنها واقعا با حسن نيت ظاهر شوند، اين فرصتي است که مي‌توانند از آن استفاده کنند. در غير اينصورت، ايران به مسير طبيعي و روند روزانه خود ادامه خواهد داد. بله من انکار نمي‌کنم که تحريم‌ها مشکلاتي را ايجاد کرد اما اين بدان معنا نيست که اين تحريم‌ها براي ايران فلج کننده بوده‌اند.
 
ايران يک کشور بزرگ است. از بسياري از جهات خودکفاست. مي‌تواند مواد غذايي خود را توليد کند و بسياري از نيازهاي خود را به صورت بومي برآورده سازد. ما توانايي ادامه اين مسير را داريم.
 
بنابراين، به طرف مقابل بستگي دارد که از اين فرصت بهترين استفاده را کند و با ايران به توافق برسد. آنها بارها ما را آزموده‌اند و ايران 3 هزار سال است که از مشکلات سربلند بيرون آمده است. طي 35 سال گذشته آنها به روش‌هاي گوناگوني ما را آزمودند. فکر مي‌کنم ديگر کافي است. توصيه من به آنها اين است که واقعا از اين فرصت استفاده کنند و با شرايط ايران کنار بيايند.
 
ايران در بين کشورهاي مسلمان تا کنون تنها کشوري بوده است که توانسته به صورت موفقيت آميز سه مرتبه ماهواره به مدار زمين بفرستد.
 
و جهت اطلاع بگويم که کره جنوبي بعد از ما شروع به اين کار کرد و دو بار شکست خورد. ما اولين کشور و احتمالا تنها کشوري هستيم – خيلي اطمينان ندارم – که دست به شبيه سازي حيوانات زديم. و ما شروع به توليد مواد دارويي از شير اين حيوانات کرده‌ايم.
 
چه کشور ديگري در بين کشورهاي مسلمان و در حال توسعه اين دستاوردها را داشته است؟ با در نظر گرفتن همه اين محدوديت‌ها، اين يک دستاورد بزرگ است که ملت ايران به آن دست يافته است.
 
همانطور که قبلا گفتم، اين ملتي است که طي 3 هزار سال گذشته از مشکلات سربلند بيرون آمده است. ما شاهد فراز و نشيب‌هاي بسياري بوده‌ايم اما از معدود ملت‌هاي جهان هستيم که همه اين فراز و نشيب‌ها را پشت سر گذاشته و همچنان يک ملت باقي ماند.
 
اگر باراک اوباما، رئيس جمهور امريکا از لابي‌هاي حامي اسرائيل در کنگره و کساني مانند باب منندز و مارک کرک شکست بخورد و اين کشور تصميم بگيرد که توافق ژنو را نقض کند، چقدر زمان خواهد برد که ايران به مسير خود بازگردند؟
 
چند ساعت.
 
چند ساعت؟ ما اين کار را خواهيم کرد؟
 
صالحي: اگر لازم باشد اورانيوم با غناي 20 درصد توليد کنيم، بله، اين کار را خواهيم کرد.
 
بياييد به مساله راکتور آب سنگين اراک بپردازيم. عده زيادي از مردم اين سوال را مي‌پرسند که در وهله اول چرا ايران به پلوتونيوم نياز دارد؟
 
همان‌طور که مي‌دانيد ما انواع زيادي راکتور داريم. ما غير از راکتور آب سبک، راکتورهاي آب سنگين و خنک شده با گاز هم داريم. درست همان طور که خودروهاي مختلفي داريم از انواع و اقسام راکتورها هم برخورداريم. شما مي‌توانيد خودروهايي داشته باشيد که با باتري، ديزل يا گاز يا چيزهاي ديگر کار مي‌کنند. هر يک از آنها موتور خاص خود را دارد و در مورد راکتورها هم همين مساله صدق مي‌‍‌کند. شما انواع مختلفي از راکتورها را داريد.
 
از راکتور آب سنگين اراک براي توليد پلوتونيوم استفاده نمي‌شود. تعريف اين راکتور به اين شيوه نادرست است. اين راکتور يک راکتور تحقيقاتي است. اين راکتور با هدف ساخت راديوايزوتوپ‌ها و اجراي ساير آزمايش‌ها نظير آزمايش سوخت و مواد، مورد استفاده قرار مي‌گيرد. آزمايش‌هاي ديگري نيز وجود دارد که شما با استفاده از اين راکتور قادر به اجراي آنها خواهيد بود؛ مثلا مي‌توانيد از نوترون‌ها استفاده کنيد و با نوترون‌هايي که از هسته اين راکتور سرچشمه مي‌گيرد آزمايش‌هاي متنوع زيادي انجام دهيد.
 
بنابراين اين راکتور يک راکتور سنگين است اما ما آن را با هدف توليد پلوتونيوم طراحي نکرده‌ايم. اين نکته اول.
 
دوم اين که بله اين راکتور (يا اين نوع راکتورها يعني راکتورهاي آب سنگين) را مي‌توان براي توليد پلوتونيوم مورد استفاده قرار داد.
 
شما همچنين مي‌توانيد در راکتورهاي آب سبک هم پلوتونيوم توليد کنيد. اما چرا آنها از توليد پلوتونيوم در راکتورهاي آب سبک سخني به ميان نمي‌آورند؟ ما در بوشهر در حال توليد پلوتونيوم هستيم. پاسخ فني و تکنيکي به اين سوال اين است که همه پلوتونيوم‌ها پلوتونيوم مناسب براي استفاده در تسليحات نيستند. شما به اصطلاح «پلوتونيم با درجه تسليحاتي» داريد.
 
پلوتونيوم با درجه تسليحاتي با اين راکتور توليد نمي‌شود. اين راکتور حدود 9 کيلوگرم پلوتونيوم توليد مي‌کند اما نه پلوتونيوم با درجه تسليحاتي. من مي‌خواهم بر اين مساله تاکيد کنم که پلوتونيوم توليدي اين راکتور پلوتونيوم با درجه تسليحاتي نيست.
 
اگر ايران ساخت پلوتونيوم را متوقف کند آيا به برنامه هسته‌اي اين کشور صدمه‌اي وارد خواهد شد؟
 
همان‌طور که گفتم اين راکتور يک راکتور تحقيقاتي است و براي توليد پلوتونيم استفاده نمي‌شود چرا که اگر شما بخواهيد از پلوتونيوم توليدي اين راکتور استفاده کنيد به يک کارخانه بازفرآوري نياز داريد.
 
ما چنين کارخانه‌اي نداريم. اما قصد نداريم يک کارخانه بازفرآوري هم احداث کنيم هرچند اين حق ماست ولي ما نمي‌خواهيم اين حق را پيگيري کنيم.
 
بنابراين تا زماني که شما يک کارخانه بازفرآوري نداشته باشيد هرگز قادر نخواهيد بود پلوتونيم را از سوخت استخراج کنيد.
 
فرض کنيد که تکميل اين راکتور 2 سال زمان ببرد، بعد براي اجراي آزمايش‌هاي زيادي که پيش از رسيدن اين راکتور به ظرفيت عملياتي کامل خود بايد انجام شود هم به يک سال ديگر زمان نياز خواهيد داشت که در مجموع 3 سال مي‌شود. سپس يک سال ديگر هم براي تزريق سوخت به راکتور مورد نياز خواهد بود که در مجموع 4 سال مي‌شود.
 
شما به محض اين که بتوانيد سوخت را از هسته راکتور استخراج کنيد قادر نخواهيد بود اين سوخت را لمس کنيد زيرا بسيار داغ و به شدت راديواکتيويته است بنابراين بايد چند سال آن را در يک استخر نگهداري کنيد.
 
پيش از آنکه ما بتوانيم پلوتونيوم را استخراج کنيم –البته اگر قصد استفاده از پلوتونيوم را داشته باشيم- 6، 7 يا 8 سال زمان لازم است. 7 تا 8 سال زمان به علاوه به يک کارخانه بازفرآوري مورد نياز است که ما چنين کارخانه‌اي نداريم و قصد احداث آن را هم نداريم.
 
آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هم از اين مساله اطلاع دارد، اين طور نيست؟
 
بله، البته. من خودم سال 2003 وقتي گزارش ايران را درباره فعاليت‌هاي صلح آميز جمهوري اسلامي به آژانس اتمي ارائه کردم به اين نکته هم اشاره کردم که ايران قصد ندارد يک کارخانه بازفرآوري احداث کند.
 
اما البته ما حق خودمان را در اين زمينه پيگيري نکرديم. طبق ان پي تي و اساسنامه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي اين حق ماست اما ما قصد چنين کاري را نداريم زيرا استفاده‌اي از آن نمي‌کنيم. ما نمي‌خواهيم سوخت مواکس (سوخت اکسيد جامد) توليد کنيم يا پلوتونيوم استخراج کنيم و پلوتونيوم هم در وهله اول پلوتونيوم با درجه تسليحاتي نيست و ما نمي‌خواهيم حتي براي سوخت اکسيد جامد هم آن را استخراج کنيم. پس مساله اين است.
 
مردم درباره اين راکتور تحقيقاتي که شما از آن صحبت مي‌کنيد يعني همان راکتور آب سنگين اراک اين سوال را مي‌پرسند که اگر شما واقعا به آن نيازي نداريد و اين راکتور به برنامه هسته‌اي ايران کمکي نمي‌کند پس چه نيازي به آن وجود دارد؟چرا شما خواهان آن هستيد؟ چرا شما خود را با اين مناقشه بين‌المللي و غربي بر سر اين مساله خاص مواجه مي‌کنيد؟
 
در وهله اول اين يک دستاورد علمي است يک دستاورد تکنولوژيکي.
 
دوم اين که اين يک راکتور تحقيقاتي است. به عبارت ديگر از آن براي تحقيق در حوزه علم و فناوري استفاده مي‌شود. شما مي‌توانيد مواد مختلفي را در اين راکتور آزمايش کنيد، شما مي‌توانيد براي بيماران سرطاني راديوايزوتوپ توليد کنيد، مي‌توانيد سوخت‌هايي را که در بوشهر آزمايش مي‌کنيد – سوخت‌هاي آتي که ممکن است ما مورد استفاده قرار دهيم- در اين راکتور مورد آزمايش قرار دهيد.
 
ما مي‌توانيم با آن تحقيق علمي انجام دهيم يا با استفاده از نوترون‌ها سطح مقطع را اندازه گيري کنيم – سطوح مقطع واکنش‌هاي مختلف با استفاده از مواد مختلف.
 
اين راکتور مي‌تواند تا اين اندازه مورد استفاده قرار بگيرد و ما هيچ دليلي براي توقف کار با اين راکتور نمي‌بينيم.
 
بله آنها مي‌گويند که مي‌توانند به جاي راکتور آب سنگين به ما يک راکتور آب سبک بدهند اما شما با راکتور آب سبک هم مي‌توانيد پلوتونيوم توليد کنيد البته به ميزان کمتر.
 
ما در اين جا مي‌توانيم تغييراتي در طراحي بدهيم به عبارت ديگر در طراحي اين راکتور تغييراتي بدهيم تا پلوتونيوم کمتري در آن توليد شود و به اين شيوه از ميزان نگراني‌ها در اين زمينه بکاهيم.
 
به نظر شما آيا نگراني‌هاي آنها در مورد برنامه هسته‌اي ايران واقعي و حقيقي است؟ چرا که شما مي‌گوييد اين پلوتونيوم براي مقاصد پزشکي توليد مي‌شود؛ اورانيوم غني شده براي نيروگاه‌هاي برق استفاده مي‌شود و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هم از اين مساله اطلاع دارد اما به چند دليل عجيب و غيرعادي درباره واقعيت‌هاي موجود به جهان اطلاع رساني نمي‌کند.
 
تجربه من نشان داده که نگراني‌هاي آنها واقعي نيست.
 
آنها فقط از اين مساله به عنوان دستاويزي براي اعمال فشار سياسي بر ايران استفاده مي‌‍‌‌کنند.
 
بگذاريد يک مثال بزنم: وقتي کل اين آتش ساختگي در اواخر سال 2002 آغاز شد و به سال 2003 کشيده شد يک اتهام وجود داشت مبني بر اين که ايران اورانيوم را بيش از 50 درصد غني سازي مي‌کند.
 
و ما بر اين نکته پافشاري کرديم که چنين اقدامي انجام نداده‌ايم و در آن زمان حتي سانتريفيوژ هم نداشتيم البته به جز يک يا 2 سانتريفيوژ وارداتي که در حال آزمايش آن بوديم. ما تاکيد کرديم که اين يک آلودگي وارداتي است و آنها قبول نکردند.
 
دو طرف به مدت 3 سال بر مواضع خود پافشاري کردند و نهايتا آنها در برابر اين حقيقت تسليم شدند که اين يک آلودگي و سرايت وارداتي از يک کشور ديگر بود. ما مثال‌هاي زيادي از اين نمونه داريم.
 
مثل داستان لب تاب.
 
در مورد داستان لب تاب هم بايد بگويم که ما نمونه‌هاي بسيار زيادي از اين نوع داريم.
 
پس اين مساله نشان مي‌دهد که نگراني‌هاي آنان درست و مناسب نيست. بلکه اين تنها يک نگراني جعلي و ساختگي براي اعمال فشار است.
 
همان طور که ميدانيد وقتي دانشمندان و کارشناسان دور هم جمع مي‌شوند مي‌دانند که درباره چه چيزي با هم صحبت مي‌کنند. فقط وقتي که اين مساله سياسي مي‌شود ما به همه اين مشکلات برمي‌خوريم.
 
اين راکتور يک راکتور تحقيقاتي است. ممکن است اين سوال مطرح شود که چرا شما در ابتدا هم با غني سازي شروع کرديد و هم با آب سنگين؟ اين يک سوال معتبر است.
 
پاسخ اين سوال اين است ... پس از جنگ (جنگ ايران وعراق که از سال 1980 تا 1988 ميلادي) به طول انجاميد ما مي‌خواستيم فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را آغاز کنيم، فعاليت‌هايي که در زمان رژيم شاه به توصيه موسسه تحقيقاتي استنفورد امريکا آغاز شده بود.
 
آنها حدود 50 جلد از مطالعات آتي درباره تحولات اقتصادي و سياسي در ايران را جمع آوري و توصيه کرده‌ بودند که احداث کارخانه برق هسته‌اي با ظرفيت 20 هزار مگاوات به نفع ايران خواهد بود و اين توصيه آنها بود.
 
آنها چگونه در آن زمان بر اين توصيه پافشاري مي‌کردند و اکنون به شيوه‌اي ديگر سخن مي‌گويند؟
 
بياييد به 24 نوامبر 2013 برگرديم وقتي که ايران و 5 عضو دائم شوراي امنيت سازمان ملل به علاوه آلمان به توافقي موسوم به توافق ژنو دست يافتند. شما به عنوان يک دانشمند هسته‌اي و فارغ التحصيل ام آي تي و مهم‌تر از همه رييس سازمان انرژي اتمي ايران در وهله نخست چه واکنشي به اين توافق نشان مي‌دهيد؟
 
من از اين که دو طرف به اين توافق رسيدند خوشحال شدم منظورم اين است که نخستين گام را در يک مسافرت هزار مايلي برداشتند.
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس